READ ME.TXT


سیمون سربازی انگلیسی است از خانواده ای متوسط در حوالی منچستر، پدر او در کودکی فوت شد و سیمون، جاناتان و ادوارد را همراه مادرشان تنها گذاشت...از آن روز به بعد دایی سیمون، بیلی بسیار به آنها کمک میکرد تا اینکه سیمون 21 ساله شد، او بزرگترین فرزند خانواده بود و مدرسه رفته بود...او توانست در یک کافه کار پیدا کند و کمک خرج خانواده باشد، چند ماه بعد هیتلر ارتش آلمان را راه انداخت و جنگ شروع شد ، سیمون و 2 برادرش در ارتش ثبت نام کردند و به جنگ رفتند... شما زندگی او را در طول جنگ میخوانید و او را همراهی میکنید...میتوانید برایش تلگراف بفرستید و با او دوست شوید، او از تنهایی متنفر است.




















از چپ به راست: سیمون، جاناتان،ادوارد
--------------------------------------------------------------------------


آخر داستان قراره همه شخصیت خوبارو بکشم.
و اگه دفه اول میاید اینجا...از ته بلاگ بخونین.